آرشیف
خواب و رویا
فرزانه ساحل حسینی
دوش دیدم که در آغوش تو ام با دل شاد
چشم حیران، لب خاموش و نهان در فریاد
قلب با قلب تو پیوند، نگاه با نگه ات
سر به دوش تو نهادم غمم رفت از یاد
گرم شد ز آتشِ عشق تو تن لرزانم
با نفس های تو شد خانه ی عشقم آباد
یافتم لذت هستی ز هم آغوشی تو
که نه شیرین بشنیدست و ندیده فرهاد
تا که دستان پر از مهر تو دستم بگرفت
آن دم از قید قفس مرغ دلم شد آزاد
دیدم آن لحظه که دریا بود و ساحل به کنار
بوی جنت به مشامم برسید از دَم باد
روح افسرده ی من گشت دگر باره جوان
این چه شور بود خدایا که ز سر شد بنیاد
***
از فرزانه ساحل حسینی
نوشتن دیدگاه
دیدگاهی بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مطالب مرتبط
پر بیننده ترین مقالات
پیوند با کانال جام غور در یوتوب
Reconnect to YouTube to show this feed.
To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.
صفجه جام غور در فیس بوک
Problem displaying Facebook posts.
Type: OAuthException
Subcode: 460
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور